سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 6
بازدید دیروز : 0
کل بازدید : 23235
کل یادداشتها ها : 45
خبر مایه


1 2 3 4 >

داستانی خواندنی با عنوان مردم چه می گویند ؟

می خواستم به دنیا بیایم  ، در یک زایشگاه عمومی  . پدربزرگم به مادرم گفت فقط بیمارستان خصوصی ! مادرم گفت : چرا ؟ پدربزرگم گفت :مردم چه می گویند ؟!
می خواستم به مدرسه بروم همان مدرسه ی سرکوچه ی مان ،مادرم گفت : فقط مدرسه ی غیرانتفاعی ! پدرم گفت چرا ؟ مادرم گفت مردم چه می گویند ؟

ادامه مطلب...

  
قرآن !من شرمنده توام اگر از تو آواز مرگی ساخته ام که هر وقت در کوچه مان آوازت بلند میشود همه از هم میپرسند " چه کس مرده است؟ "

چه غفلت بزرگی که می پنداریم خدا تو را برای مردگان ما نازل کرده است .

قرآن !من شرمنده توام اگر ترا از یک نسخه عملی به یک افسانه موزه نشین مبدل کرده ام . یکی ذوق میکند که ترا بر روی برنج نوشته،‌یکی ذوق میکند که ترا فرش کرده ،‌یکی ذوق میکند که ترابا طلا نوشته ،‌یکی به خود میبالد که ترا در کوچک ترین قطع ممکن منتشر کرده و ... ! آیا واقعا خدا ترا فرستاده تا موزه سازی کنیم ؟ قرآن! من شرمنده توام اگر حتی آنان که ترا می خوانند و ترا می شنوند ،‌آنچنان به پایت می نشینند که خلایق به پای موسیقی های روزمره می نشینند . اگر چند آیه از ترا به یک نفس بخوانند مستمعین فریاد میزنند " احسنت ...! " گویی مسابقه نفس است ...!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

قرآن !‌ من شرمنده توام اگر به یک فستیوال وجشنواره  مبدل شده ای حفظ کردن تو با شماره صفحه ،‌خواندن تو آز آخر به اول ،‌یک معرفت است یا یک رکورد گیری؟

ای کاش آنان که ترا حفظ کرده اند ،‌حفظ کنی ، تا این چنین ترا اسباب مسابقات هوش نکنند . خوشا به حال هر کسی که دلش رحلی است برای تو . آنانکه وقتی ترا می خوانند چنان حظ می کنند ،‌گویی که قرآن همین الان به ایشان نازل شده است. آنچه ما باقرآن کرده ایم تنها بخشی از اسلام است که به صلیب جهالت کشیدیم


  

داستان ز‌یبای خلقت زن

                                                                    داستان زیبای خلقت زن

از هنگامی که خداوند مشغول خلق زن بود، شش روز می‌گذشت.
فرشته‌ای ظاهر شد و عرض کرد: “چرا این همه وقت صرف این یکی می‌فرمایید؟”
خداوند پاسخ داد: “دستور کار او را دیده‌ای‌؟
باید دویست قطعه متحرک داشته باشد، که همگی قابل جایگزینی باشند.
باید بتواند با خوردن قهوه تلخ بدون شکر و غذای شب مانده کار کند.
باید دامنی داشته باشد که همزمان دو بچه را در خودش جا دهد و وقتی از جایش بلند شد ناپدید شود.
بوسه‌ای داشته باشد که بتواند همه دردها را، از زانوی خراشیده گرفته تا قلب شکسته، درمان کند.”
فرشته سعی کرد جلوی خدا را بگیرد.
“این همه کار برای یک روز خیلی زیاد است. باشد فردا تمامش بفرمایید.”
خداوند فرمود : “نمی شود!!، چیزی نمانده تا کار خلق این مخلوقی را که این همه به من نزدیک است، تمام کنم.
از این پس می تواند هنگام بیماری، خودش را درمان کند،
یک خانواده را با یک قرص نان سیر کند و یک بچه پنج سال را وادار کند دوش بگیرد.”
فرشته نزدیک شد و به زن دست زد.
“اما ای خداوند، او را خیلی نرم آفریدی.”
“بله نرم است، اما او را سخت هم آفریده‌ام.
تصورش را هم نمی‌توانی بکنی که تا چه حد می‌تواند تحمل کند و زحمت بکشد.”
فرشته پرسید : “فکر هم می‌تواند بکند؟”
خداوند پاسخ داد : “نه تنها فکر می‌کند، بلکه قوه استدلال و مذاکره هم دارد.”
آن گاه فرشته متوجه چیزی شد و به گونه زن دست زد.
“ای وای، مثل اینکه این نمونه نشتی دارد! به شما گفتم که در این یکی زیادی مواد مصرف کرده‌اید!!”
خداوند مخالفت کرد : “آن که نشتی نیست، اشک است.”
فرشته پرسید : “اشک دیگر چیست؟”
خداوند گفت : “اشک وسیله‌ای است برای ابراز شادی، اندوه، درد، نا‌امیدی، تنهایی، سوگ و غرورش.”
فرشته متاثر شد: “شما نابغه‌اید ‌ای خداوند، شما فکر همه چیز را کرده‌اید، چون زن‌ها واقعا حیرت انگیزند.”
زن‌ها قدرتی دارند که مردان را متحیر می‌کنند.
همواره بچه‌ها را به دندان می‌کشند.
سختی‌ها را بهتر تحمل می‌کنند.
بار زندگی را به دوش می‌کشند،
ولی شادی، عشق و لذت به فضای خانه می‌پراکنند.
وقتی خوشحالند گریه می‌کنند.
برای آنچه باور دارند می‌جنگند.
در مقابل بی‌عدالتی می‌ایستند.
وقتی مطمئن‌اند راه حل دیگری وجود دارد، نه را نمی‌پذیرند.
بدون قید و شرط دوست می‌دارند.
وقتی بچه‌هایشان به موفقیتی دست پیدا می‌کنند گریه می‌کنند.
وقتی می‌بینند همه از پا افتاده‌اند، قوی و پابرجا می‌مانند.
آنها می‌رانند، می‌پرند، راه می‌روند، می‌دوند که نشانتان بدهند چه قدر برایشان مهم هستید.
قلب زن است که جهان را به چرخش در می‌آورد
زن‌ها در هر اندازه و رنگ و شکلی موجودند و می‌دانند که بغل کردن و بوسیدن می‌تواند هر دل شکسته‌ای را التیام بخشد.
کار زن‌ها بیش از بچه به دنیا آوردن است،
آنها شادی و امید به ارمغان می‌آورند. آنها شفقت و فکر نو می‌بخشند
زن‌ها چیزهای زیادی برای گفتن و برای بخشیدن دارند.
خداوند گفت: “این مخلوق عظیم فقط یک عیب دارد!”
فرشته پرسید: “چه عیبی؟”
خداوند گفت: “قدر خودش را نمی داند . . .”


  

یکی از یاران شیطان از ماموریتی که اون ماموریت گمراه کردن یک شیعه بود  پیروز و با خوشحالی برگشت  و ابلیس رو دید و پرسید : راستی

فرمانده !

گمراه کردن اینها چه فایده ای داره؟ ابلیس جواب داد: امام اینها که بیاید عمر ما تمام میشود، غافلشان میکنیم ، که امامشان دیرتر بیاید .


با کنجکاوی پرسید : این هفته پرونده ها چطور بود؟ ابلیس گفت : مگر صدای گریه آقایشان را نمیشنوی ؟


  

پادشاه و سه وزیرش

در یکی از روزها ، پادشاه سه وزیرش را فراخواند و از آنها درخواستی کرد که کار عجیبی انجام دهند از هر وزیر خواست تا کیسه ای برداشته و به باغ قصر برود و

اینکه این کیسه ها را برای پادشاه با میوه ها و محصولات تازه پر کند همچنین از آنها خواست که در این کار از هیچ کسی کمک نگیرند و آن را به شخص دیگری

واگذار نکند وزراء از دستور شاه تعجب کرده و هر کدام کیسه ای برداشته و به سوی باغ به راه افتادند ، وزیر اول که به دنبال راضی کردن شاه بود بهترین میوه ها و

با کیفیت ترین محصولات را جمع آوری کرده و پیوسته بهترین را انتخاب میکرد تا اینکه کیسه اش پر شد . اما وزیر دوم با خود فکر می کرد که شاه این میوه ها را

برای خود نمی خواهد و احتیاجی به آنها ندارد و درون کیسه را نیز نگاه نمی کند ، پس با تنبلی واهمال شروع به جمع کردن نمود و خوب و بد را از هم جدا

نمیکرد تا اینکه کیسه را با میوه ها پر نمود . و وزیر سوم که اعتقاد داشت شاه به محتویات این کیسه اصلا اهمیتی نمی دهد کیسه را با علف برگ درخت و

خاشاک پر نمود. روز بعد پادشاه دستور داد که وزیران را به همراه کیسه هایی که پر کرده اند بیاورند وقتی وزیران نزد شاه آمدند ، به سربازانش دستور داد ، سه

 وزیر را گرفته و هرکدام را جداگانه با کیسه اش به مدت سه ماه زندانی کنند در زندانی دور که هیچ کس دستش به آنجا نرسد و هیچ آب و غذایی هم به آنها

نرسانند وزیر اول پیوسته از میوه های خوبی که جمع آوری کرده بود می خورد تا اینکه سه ماه به پایان رسید اما وزیر دوم ،این سه ماه را با سختی و گرسنگی و

مقدار میوه های تازه ای که جمع آوری کرده بود سپری کرد و وزیر سوم قبل از اینکه ماه اول به پایان برسد از گرسنگی مرد.

خیلی از ماها فکر میکنیم که اعمال ما چه سودی برای خدا دارد: وشاید با این فکر انحرافی در کارهای انسانی و اخلاقی و دینی خود اهمال کنیم. در حالی که

امر ونهی خداوند برای خود ماست و او بی نیاز از اعمال ماست .

حال از خود این سوال را بپرسیم ، ما از کدام گروه هستیم ؟زیرا ما الان در باغ دنیا بوده و آزادیم تا اعمال خوب یا اعمال بد و فاسد را جمع آوری کنیم ،اما فردا

زمانی که ملک الموت امر می شود تا ما را در قبرمان زندانی کند،در آن زندان تنگ و تاریک و در تنهایی، نظرت چیست؟

آنجاست که اعمال خوب و پاکیزه ای که در زندگی دنیا جمع کرده ایم به ما سود می رساند .

الله تعالی میفرماید: (و ترودوا فان خیر الزاد التقوی و اتقون یل اولی الالباب ) البقره 197

و توشه برگیرید که بهترین توشه پرهیزگاری است ،و ای خردمندان !

از خشم و کیفر من بپرهیزید

پس کمی بایستیم و با خود بیاندیشیم

امروز برای فردا در آخرتمان چه میکنیم...!


  
+ راست می گویند! مرد که گریه نمی کند...! گاهی، در میان لحظه های پر از درد، فقط، سکوت می کند، می شکند و می میرد !




+ یکی از یاران شیطان از ماموریتی که اون ماموریت گمراه کردن یک شیعه بود پیروز و با خوشحالی برگشت و ابلیس رو دید و پرسید : راستی فرمانده ! گمراه کردن اینها چه فایده ای داره؟ ابلیس جواب داد: امام اینها که بیاید عمر ما تمام میشود، غافلشان میکنیم ، که امامشان دیرتر بیاید . با کنجکاوی پرسید : این هفته پرونده ها چطور بود؟ ابلیس گفت : مگر صدای گریه آقایشان را نمیشنوی ؟


+ هدفت اگر برات مهمه نگاهت رو از اون چیزهایی که مانعت میشن بردار




+ هرچه زمان میگذرد مردم افسرده تر می شوند، این خاصیت دل بستن به زمان است! خوشا به حال آنکه بجای زمان به «صاحب زمان» دل می بندد. تعجیل در فرجش صلوات


+ سلام تولد شما مبارک باشه ان شا الله زیر سایه امام زمان زندگی خوبی داشته باشین


+ سلام


+ سلیمان باش و دستور بده! به خشمت بگو: برو اون طرف وایستا! برو و بر سر تکبرم خالی شو! به قهرت بگو: شما بفرمایید و بین من و جناب دروغ قهر برقرار کنید! به دیو درونت قاطعانه بگو: نـــــــــه!، من غلام ِ تو نیستم؛ تو غلام منی. مانند سلیمان نبی، مُـلکِ وجودت را فرمانروایی کن..... (الهی قمشه ای)


+ ازدواج باید آسمانی باشه یعنی اینکه برای ازدواج باید هم پسر هم دختر ملاک هایی رو در نظر بگیرن مثلا یکی از مهمترین ملاک هااین هست که خیلی باید توجه بهش بشه، دختر بایدپسری رو انتخاب کنه که اون رو بهشتی کنه و پسر هم باید دختری رو انتخاب کنه که اون رو بهشتی کنه حالا جا داره بگم که اگه این ملاک رو در نظر بگیری یعنی تمام ملاک هارو در نظر گرفتی پس میتونی با این ملاک به اهدافت دست پیدا کنی و...






طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ